برای القا بیشتر طرز تفکرشان با استفاده از انواع نویسندگان و انواع رسانه ها از جمله تلویزیون ، روزنامه و کتب مختلف و با استفاده از انتخاب هدفمند برخی موضوعات و در کنار آن با کمک برخی افراد در ایجاد ارتباط بین موضوعات مطرح شده تمام تلاش خود را کردند تا طرز تفکرشان را به جهانیان القا کنند. این القا طرز تفکر با انواع روش ها صورت پذیرفت و هم اکنون نیز در حال انجام است ، مطرح کردن ایده ی خدایان فرازمینی ، مطرح کردن ایده ی نوعی نژاد فرا هوشمند کهکشانی ، انتخاب تاریخ نگاری و باستان شناسی هدفمند ، ایجاد سایت ها و کتب به ظاهر مخالف ایده های آنها و سعی در ایجاد نوعی ناهماهنگی میان اطلاعات دیروز و امروز برای ایجاد توهم میان افراد و باوراندن نوعی خاص از هوش در کنار انسان برای پیشبرد اهداف خودشان قابل تامل است!
قابل توجه شما دوستان عزیز به نظر شما وقتی با ریشه یابی بسیاری از موضوعات از جمله موجودات فرازمینی ، یوفو ها و مکان های باستان شناسی به کار گرفته شده و انتخابی آنها برای تحمیل عقاید خود به شما به گروه های مخفی میرسیم نباید تجدید نظری در مطالبی که به ما خورانده میشود داشته باشیم؟!
قابل ذکر است که با نگاهی به اطرافمان و هم کلامی با جوانان و افرادی که با مباحثی همچون یوفولوژی و تاریخ مرموز فرازمینی ها سرو کار دارند این دیدگاه دیده میشود که کنترل افکار به خوبی صورت گرفته تا باور نژادی فرا انسانی در کنار ما قابل دفاع باشد. بسیاری از دوستان که با چنین موضوعاتی سر و کار دارند به راحتی خام بسیاری از مطالبی میشوند که از یک سری سایت ها ، کتاب ها و شوهای تلویزیونی مهندسی شده و هدفمند وارد میشوند . تبادل نظر با چنین افرادی که “کننرل ذهن” به خوبی روی آنها صورت گرفته بسیار سخت است چون آنها حاظر نیستند تا مطالبی خلاف مواردی که به آنها تزریق شده را قبول کنند ، حتی حاظر نیستند اندکی روی مباحث فکر کنند .
در ادامه بحث قابل ذکر است که همچنین ۱۹۴۷، سال بیانیه بالفور روتشیلد بود و همه یهودیان اشکنازی (AzkeNAZI) وارد فلسطین شدند.
(توضیحی در مورد بیانیه بالفور Balfour Declaration
اعلامیۀ بالفور که در تاریخ تشکیل نخستین دولت یهودی جهان اهمیت ویژهای دارد، عبارت است از نامۀ بالفور وزیر خارجۀ انگلیس در جنگ اول جهانی به عنوان لرد «روتشیلد» (Lord Rothschild) رئیس فدراسیون صهیونیست انگستان که ضمن آن وزیر خارجۀ انگلیس موافقت دولت انگلستان را با «تأسیس میهنی برای یهودیان در فلسطین» اعلام کرده است.
به دنبال ارسال این نامه به لرد روتشیلد در تاریخ دوم نوامبر سال ۱۹۱۷ مهاجرت یهودیان به فلسطین تحت برنامۀ منظمی آغاز شد. در فاصلۀ بین جنگ اول و دوم جهانی تعداد یهودیان ساکن فلسطین از هفتاد هزار نفر به ۴۵۰۰۰۰ نفر رسید و سرانجام در سال ۱۹۴۸ به تشکیل دولت اسرائیل انجامید.
منبع: فرهنگ جامع علوم سیاسی، محمود طلوعی)
این همان اسرائیلی است که فعالیت یوفو ها در آن بسیار دیده شده است، و جایی در کتاب مقدس است که ما در آن انوناکی (AnnuNAKI) را میبینیم. AnnuNAKI، AzkeNAZI، NAZI، NASI، NASA، NSA، معنی همه اینها چیست؟ به نظر شما چه ارتباطی میتواند وجود داشته باشد؟
پیشنهاد حقیقت خاموش این است که حتما پیرامون تمام مطالبی که امروز چه به عنوان مدافع چه به عنوان منتقد به شما عرضه میشود تحقیق کنید ، طبق انبوه مقالاتی که امروز در سرتاسر جهان عرضه میشود این ایده به مردم سرتاسر جهان خورانده میشو که نژاد فرازمینی وجود دارد ، با استفاده از انواع داده ها ی انتخابی هدفمند سعی بر این دارند تا فرازمینی ها را با دلیل و مدرک اثبات کنند. موضوع آنوناکی یکی از مواردی است که با تمام قوا سعی بر این دارند تا آنوناکی به عنوان نژادی برتر و فرازمینی که در طول تاریخ در زندگی بشر نقش اساسی دارد شناخته شود و هرگز در مباحث مطرح شده نامی از بعدی به نام بعد اجنه و شیاطین نمیبرند .
آنها بعد اجنه را میشناسند ، ولی نامی از آن نمیبرند . سلاحی به نام یوفو در اختیار دارند ، ولی برای “کنترل افکار” و القا تفکر خاصشان برای پیشبرد اهدافشان آنها را به فرازمینی ها نسبت میدهند. از بابل و مصر به عنوان خاستگاه فرازمینی ها در گذشته یاد میکنند و در انواح کتیبه ها و لوح ها با استفاده از دروغ و نظریات کذب سعی در فرازمینی سازی دارند و باز هم نامی از اجنه و شیاطین که در گذشته جایگاهی در میان پادشاهان بابل و مصر داشتند نمیبرند . این تصویر سازی از شیاطین که خدا ورودشان را به بعد ما ممنوع کرده چه معنی ای میتواند داشته باشد؟ شما را به زمان حضرت سلیمان نبی اشاره میکنم که اجنه و شیاطین غلیظ شده بودند و این حضرت به دستور خدا ارتباط گیری با سایر ابعاد را ممنوع کرد . ولی این موضوع مربوط به زمان حضرت سلیمان نیست ، ارتباط با بعد فرشته های سقوط کرده در میان پادشاهان بابل و سومر و مصر وجود داشته است . امروز نیز این ارتباط وجود دارد ، توجه شما را به لژ های فراماسونری ، آیین و مناسکی که برای ارتباط گیری با ابعاد دیگر انجام میشود و همچنین عضویت برخی دولت مردان جهان در آنها را جلب میکنم. امروز میبینیم که تطهیر و پاک سازی و ارائه ی تصویری از موجوداتی هوشمند برای کنترل افکار کاملا به چشم میخورد.
Adam Weishaupt موسس ایلومیناتی مینویسد:
از تمام ابزاری که من جهت رهبری انسان میشناسم، موثرترینشان پنهانی و مرموز عمل کردن است است. اشتیاق شدید ذهن غیر قابل مقاومت است؛ و اگر شخصی یکبار گمانی در سرش بیفتد که در چیزی رمز و رازی وجود دارد، غیر ممکن است این گمان با بحث و آزمایش از ذهنش خارج شود. پس ما بلافاصله میتوانیم افکار و تصورات را فقط با تغییر یک واژه تغییر بدهیم. چی قابل تحقیرتر و خوارتر از کوته فکری است؛ ولی آن را اشتیاق مینامیم؛ سپس واژه حقیر آزاده و اصیل را اضافه میکنیم، و شما میتوانید او را در سراسر جهان هدایت کنید.
ایده کلی، ایجاد حسی غیر قابل ارضا است که انگار چیزی رازآلود وجود دارد که باعث شود ما فکر کنیم بیگانه ها باید واقعی باشند. در ۱۹۴۷ فراماسون درجه ۳۳ و سی و سومین رئیس جمهور ایالات متحده Harry S. Truman ، Majestic-12 یا MJ-12 را شکل داد، کمیته ای مخفی متشکل از دانشمندان و مامورهای دولتی جهت تحقیق در مورد رویداد Roswell، یوفوها و بیگانه ها.(نوعی صحنه سازی برای حقیقت جلوه دادن دروغ هایشان) یکی از بزرگترین سازمانهای در حال تهیه کردن صدا برای افراد فاش کننده مثل “Mr. X”، Project Camelot است (www.projectcamelot.org) (منظور از افراد فاش کننده یا whistle-blowers شخص یا اشخاصی است که فعالیتهای غیر قانونی و خلاف سازمانهای دولتی یا موسسات خصوصی و از این قبیل را افشا میکنند).
همچنین امروز ماسون ها راه کار های دیگری نیز برای کنترل افکار در پیش گرفته اند و در کتب و برخی سایت های جدید این ادعا را دارند که فقط ماسون ها هستند که با فرازمینی ها ارتباط دارند ، با تلفیق مطالب صحیح و غلط نوعی حقیقت کذب را شایه کرده اند و هم اکنون نیز در حال انجامند .
Camelot قلعه افسانه ای پادشاه آرتور است و او ۱۲ شوالیه میزگرد (The Round Table) دارد. The Round Table نام انجمن مخفی Cecil Rhodes است که به بدست آوردن حکومت دنیا میل فراوان داشت. پس باز هم ما درهم پیچیدگی مبحث عدد شناسی و نماد شناسی در جوامع مخفی را داریم. پس MJ-12 ، ۱۲ شوالیه میزگرد، و یک کارمند داخلی دیگر Project Camelot به نام Clifford “Stone” (مامور سابق ارتش که واقعه Roswell شرح می دهد) وجود دارد. Stone به معنی سنگ برای بنایی است یا منظور سنگی است که شمشیر آرتور در آن بود؟!!
Jim “Marrs” درباره ناشناخته های مریخ (Mars) و ماه، یوفوها، بیگانه ها، خزندگان و فضانوردان باستانی بحث و گفتگو می کند (او همچنین در فیلم JFK با Oliver “Stone” همکاری داشت). از Michael St. Clair از خاندان ایلومیناتی St. Clair یا Sinclair و John Lear از خانواده صنایع نظامی Lear Jet و همچنین Richard Hoagland نیز در مورد بیگانه ها !! توسط Project Camelot مصاحبه گرفته شد.
Richard Hoagland در پروژه اش از نام ماسونی Enterprise استفاده میکند.
در www.enterprisemission.com، Hoagland، به عنوان یک مهمان همیشگی و سخنگوی سازمان ملل در برنامه رادیویی Coast 2 Coast AM حضور دارد، کسی که در ظاهر دوستانی نفوذی در ناسا دارد که در مورد اهرام، چهره ها، و دیگر موجودات غیر متعارف روی مریخ سخن میگوید و ادعا میکند که ناسا اینها را کشف کرده. او همچنین به دنبال این است که چگونگی شکل گیری شش ضلعی های مشکوک روی زحل و ناپدید شدن زنبورها را بفهمد (ناپدید شدن یا نابود شدن زنبورها از اتفاقاتی است که مایانها پیشگویی کردند در سال ۲۰۱۲ خواهد افتاد و امروزه دانشمندان ناسا سعی دارند به طور علمی این اتفاق را ثابت کنند). آ
یا او واقعا در حال پرده برداری از چیزهایی است که درون ناسا اتفاق می افتد یا فقط تصویر یک “شخص خوب” (good guy) لازم برای تلقین فکری بیشتر عموم است؟ Richard Hoagland میتواند مشغول کار برای ناسا یا حداقل برای ماسونها باشد و نظریاتی متناقض نظریه های ناسا تهیه و ارائه کند؟ ناسا خط موثق و رسمى فراهم می کند و وجود بیگانه ها یا موجودات غیر متعارف در مریخ یا ماه را انکار میکند. سپس Richard Hoagland و دیگر “کارمندان درونی” همه این اطلاعات در مورد یوفوها و موجودات ناشناس در تصاویر ماه و مریخ را نشان میدهند و با قیاس منطقی بیگانه ها را به گونه ای معرفی می کنند که گویی اینها آن چیزی است که ناسا دارد پنهان میکند. ولی در اصل ناسا فرود روی ماه را پنهان کرده، که Hoagland و خیلی دیگر هرگز انکار نکردند. بنابراین Richard Hoagland نظریات غلطی در مورد فرضیات و نتایج ناسا داده و امید داشته اعتقاد به بیگانه ها در همه جا رایج و متداول شود.
“سعی در باور پیدا کردن مردم جهان برای حظور موجودات فرازمینی و یوفو ها در هر جایی دیده میشد ، امروز تشخیص اینکه کدام منبع در حال افشای اطلاعات درست است بسیار مشکل شده است . حتی منابعی که مدعی افشاسازی پیرامون دروغ ها هستند گهگاهی اطلاعاتی متناقض را منتشر میکنند که نشان دهنده ی این میتواند باشد که سعی بر جاسازی اطلاعات غلط در اطلاعات درست وجود داشته است. پس هر مطلبی را میخوانید خودتان پیرامون آن تحقیق کنید . این افشا سازی اطلاعات درست و غلط در میان یکدیگر همیشه وجود داشته است ونوعی کاربرد روانی در اخبار دارد ، نمونه ی بسیار واضح آن سایت ویکی لیکس است ، که به نظر ما مقادیر بسیاری زیادی اطلاعات نادرست را در میان اطلاعات درست مخفی کرد و آن را منتشر کرد واین اطلاعات از نظر من به هیچ وجه بدون دخالت کشور ایالات متحده نبوده است. ”
دکتر Steven Greer گرداننده پروژه افشا سازی (Disclosure Project) است، یک پروژه تحقیقاتی بی فایده درحال کار به منظور آشکار کردن کامل حقایقی درباره یوفوها، هوش فرازمینی، انرژی طبقه بندی شده پیشرفته و سیستمهای رانشی. در مقاله ای در ژوئن ۲۰۰۲ او از هجوم یوفو های دروغینی آگاهی داد که می خواهند نمایش عمومی دهند، و بنابراین آنها میخواهند با اشتیاق آزادیشان را قربانی کنند و در مخالفت با ET های شرور حول دولت گرد آیند. Greer توضیح میدهد که از ۱۹۹۲ من این متن سند – برگ برنده نهایی – تهدیدی جعلی از فضا، را دیده ام که توسط حداقل ۱۲ کارمند نفوذی خوش جا به من نشان داده شد. البته من در ابتدا خندیدم، فکر کردم این فقط خیلی مزخرف و دور از ذهن است. دکتر Rosin گواهی و مدارکش را پیش از ۱۱ سپتامبر (۱۱/۹) ارائه کرد. و هنوز دیگران صریحا به من می گویند که چیزهایی که شبیه یوفوها هستند، به منظور شبیه سازی، فریب، به عنوان ET، و به عنوان دلیل رویدادها مورد استفاده قرار گرفته بودند، به اضافه برخی آدم رباییها و کشتن و قطع عضو احشام به منظور کاشتن دانه های ترس در خصوص وجود زندگی در فضا، ساخته شده و تحت کنترل پروژه های سیاه به شدت محرمانه هستند. مثلا فیلم روز استقلال (Independence Day) تلاشی است جهت متحد کردن دنیا از طریق نظامی گری با استفاده از نشان دادن ET به عنوان سپر جدید کیهانی (فکر یهودیان در جریان رایش سوم).
فریب نخورید. با درهم آمیختن حقیقت با دروغ، و توسط فریب رویداد یوفو که می تواند وحشتناک به نظر برسد، عاقبت این طرح و نقشه خلق یک دشمن جدید، پایدار، و خارج از سیاره ای است. و چه کسی داناتر خواهد بود؟ (Paul Joseph Watson, “Order Out of Chaos” (۱۶۷))
در ادامه ی این سخن آقای واتسون این نکته را هم متذکر شوم که پروژه ی یوفو ها هدف دیگری را نیز دنبال میکند و آن خارج کردن خدای متعال از زندگی انسان و باوراندن خدایانی آسمانی و فرازمینی به عنوان خدای واحد به مردم جهان است. واین کار با استفاده از نظریه پردازانی با مباحث دروغ و با کمک سلاح جدید و پنهانی به نام یو اف او در حال اجراست . نمونه ای از این بازی با انسان ها را میتوان در آیین جدید رائــل دید.
بسیاری از فرهنگها در سراسر جهان اسطوره های مشابه و همسانی دارند و داستان هایی در آنها وجود دارد که شامل بهشت، ستارگان، فرشتگان، شیاطین، مار بزرگ یا ابلیس، مار یا اژدها میباشد. پادشاهان آفریقا ادعا میکنند از نسل مردمان مار شکل Chituhuri هستند. پادشاهان چین مدعی بودند از نسل خدایان باستانی اژدها هستند که از آسمان آمده بودند. پادشاهان سومری ادعا می کردند از نسل انوناکی هستند، “کسانی که از بهشت به زمین آمده اند”. (البته اثبات این ادعا ها گاها با استناد به مدارک غیر واقعی ، کذب و مصنوع میباشد.)انوناکی به خیلی چیزهای دیگری در کتاب مقدس نامیده می شود: اناک (Anak)، اناکیم (Anakim)، فرزندان اناک، و نفیلیم متداول ترند. اینها فرشتگان سقوط کرده ای هستند که شیطان رهبرشان است. اما آیا آنها موجودات بیگانه دارای جسم فضایی هستند؟ “در بالا هم گفتیم که این فقط توطئه ای برای نمایش غیر واقعی ای از اجنه و شیاطین است”نماد سومریان برای سیاره X (نیبیرو)، که خیلی ها میگویند در سال ۲۰۱۲ باز خواهند گشت، نمادی یکسان با نمادهای یافت شده در لژها و تالارهای ماسونی است. این نماد در بالای عصاى چاووش (caduceus یا همان نشانه علم پزشکى) دیده میشود، یک گوی بالدار، گاهی با دو مار کشیده شده است.
این نماد در گذشته به عنوان یک نماد روحانی جهت نشان دادن فعال شدن چاکرای هفتم (چاکرای بالای جمجمه یا تاج سر) بوده است، نه یک سیاره فیزیکی.
کارل ساگان ذهن آدمی را به صورت سه لایه و طبقه مختلف توصیف می کند: به ترتیب
۱-Reptilian لایه خزنده (کهن ترین و عمیقترین لایه ذهنی)
۲-Limbic لایه کناره ای (طبقه میانی که سیستم اعصاب حرکتی و عملگرهای حیاتی را کنترل کرده و اداره می کند)
۳-Neocortex لایه نو پوسته مغز (سرزمین ها و قلمروهای ناشناخته بالایی).
او برای به تصویر کشیدن این بخش خفته و خاموش از مغز انسان از تصویر یک اژدها به صورت سمبولیک استفاده می کند، بخشی که هم بسیار کهن و هم دست نخورده است.
وقتی که این اژدهای خفته و خاموش بیدار شده و بر پا می خیزد، آتش درون این اژدها (همان که آن را کندالینی می نامیم) از لایه های مختلف به حرکت در آمده و چون موجی عبور می کند و همانند کیمیایی این لایه های سه گانه مغز را بیدار کرده و یکپارچه می سازد.
(Ray Flower, “The Union and Reunion of Opposites”)
به نظر شما جالب نیست که امروز بسایر از رموز از قلمرو اسرار خارج شده اند ؟! به نظر شما جالب نیست که همان نقاطی که اسلام و سایر ادیان الهی از آن ها برای رستگاری یاد کرده اند در بسیاری از آیین های جدید به عنوان راهی برای رسیدن به تعالی نام برده میشود ؟ درحالی که از همان نقاط بر خلاف آنچه در ادیان الهی اشاره شده استفاده میشود؟!
کتابهای اخیر مثل کتاب پرفروش کد داوینچی نوشته دن براون این ایده را مطرح میکنند که حضرت عیسی واقعا انسان است که نسلش تا امروز باقی مانده. این درست است که طبقه ممتاز به طور وسواس گونه موجب حفظ و نگهداری DNAشان میشوند، اما این DNA حضرت عیسی نیست. کتاب مقدس ادعا میکند که حضرت عیسی باز خواهد گشت و در اسرائیل بر تخت شاهی مینشیند. در باب ۱۹ بند ۲۸ انجیل متی میخوانیم: “عیسی جواب داد وقتی من در آن دنیای جدید بر تخت سلطنت بنشینم، شما شاگردان من نیز بر دوازده تخت نشسته، دوازده قبیله اسرائیل را داوری خواهید نمود”. “نشستن بر دوازده تخت” به این شکل غیر ممکن است، مثل خیلی چیزهای دیگر در کتاب مقدس، این مفهوم باید استعاری باشد. ایده نشستن بر دوازده تخت و حکمرانی بر دوازده قبیله چیزی است که وقتی ما از ۱۲ “خدای” حقیقی آگاه باشیم، و در آگاهی ما روی میدهد و یا میتواند روی دهد. همانطور که در سراسر دنیای باستان شناخته شده، ۱۲ خدای آتلانتیس یا الیمپوس جنبه هایی از آگاهی خود ما هستند. هر کس حامل پیامها و شخصیتهایی از ۱۲ نماد زودیاک است. افراد مختلف نشان دهنده خدایان یا نشانه های متفاوتی هستند، ولی کسی که شاه است، سیزدهمین است، او کسی است که ۱۲ نفر را گرد ۱ نفر کنترل میکند، چیزی است که باید برایش تلاش کرد. به منظور متعادل کردن خصوصیات ۱۲ خدا، ما باید دیدگاهمان را به عنوان سیزدهمین ناظر واقعی حفظ کنیم. این معنی نشستن روی ۱۲ تخت و داوری کردن دوازده قبیله اسرائیل است.
بهرحال، این دیدگاهی نیست که توسط بسیاری از پیشوایان روحانی و کشیشان و پیروانشان که همگی منتظرند حضرت عیسی بیاید و جهان را نجات دهد، آموخته شده باشد. این ایده که مسیح در آخرالزمان باز میگردد به طور مشترک توسط یهودیان، مسیحیان و مسلمانان بیان شده، بنابراین این آیه ای ایده آل از کتاب مقدس است (برای طبقه ممتاز) که از طریق آن، نسب “اولین پادشاه نظم نوین جهانی” را نشان میدهند.
به عقیده افراد ممتاز، همانگونه که نخستین مسیح برای برقرار کردن قلمرو ملکوت (Kingdom of Heaven) آمد، دومین مسیح روشن شده، دنیای جدیدی تحت قوانینش برقرار خواهد کرد. الته با نگاهی به امور فراماسونها و گروه های مخفی به نتایج قابل بحثی میرسیم ، نمونه اش جای گزین کردن دجال آخرالزمان به عنوان مسیح منجی است.
ماسون ۳۳ درجه Manly P. Hall در کتاب The Secret Destiny of America درخصوص این مسیح نوشته:
عاقبت “سرنوشت سری”، نظمی جهانی است که توسط یک شاه با قدرتهای فوق طبیعی قانونگذاری میشود. این شاه، زاده نژاد خدایان بود، یعنی او برای کسانی که در شرایط فرزانگی آمده اند به مرتبه روشن شده تعلق دارد، سپس به خانواده قهرمانان- انسانهای کامل- تعلق دارد. یعنی میتوان گفت آنها میخواهند خدایان از بعد گذر کرده ی خود را به عنوان فرازمینی ها معرفی کنند وبا انواع تصویر سازی و بزرگ نمایی سعی در قدرتمند نشان دادن این خدایان میکنند تا در ذهن ها ثبت گردند و برای اجرای نظم نوین جهانیشان از همین ذهن های آماده و هیپنوتیزم شده استفاده کنند.
با افزایش مشاهده یوفو ها، به تدریج خبرهایی درباره گزارش بیگانه ها، یوفوها، Area 51، خزندگان و غیره شروع میشود. تا سال ۲۰۱۲ آنها توده ای از امواج یوفوها را بر فراز شهرهای اصلی جهان نمایش میدهند. درست مثل فیلم روز استقلال، آنها میتوانند ادعا کنند که دولت جهانی تحت تسلط سازمان ملل، تنها راه از بین بردن تهدید بیگانه هاست. در امتداد خط کتاب مقدس یا کد داوینچی، آنها می توانند ادعا کنند که شاهزاده ویلیام (شاهزاده انگلیس) از نسل حضرت عیسی است، یا میتوانند مسیح های دیگری به ما ارائه کنند. یا آنها میتوانند پروژه Bluebeam را مورد استفاده قرار دهند و تصاویر سه بعدی مختلفی از مسیح ها را در یک زمان در قسمتهای مختلف دنیا به ما نشان دهند.
در اینجا این نکته قابل ذکر است که تنها راه این که بتوانیم مهدی صاحب زمان را از سفیانی و همچنین عیسی علیه السلام را از دجال آخر الزمان تشخیص دهیم این است که بصیرت خود را افزایش دهیم، اطلاعات خود را بالا ببریم ، نشانه ها را درک کنیم ، قدرت اختیار و انتخاب خود را حفظ کنیم ، خودمان را از سیستمی که مارا کنترل میکند جدا کنیم ، از بندگی سیستم کنترلی جهان خارج شویم و آزاد شویم و آزاده فکر کنیم.
دیوید آیک در کتاب بزرگترین راز در مورد پروژه Bluebeam مینویسد:
یکی از نقشه های کلیدی، پروژه Bluebeam نامیده میشود. یک عنصر از آن استفاده از ماهواره های مولد لیزر در شبکه “جنگهای ستاره ای” است که در قسمتهای مختلف دنیا تصاویری سه بعدی از یوفوها، حضرت عیسی (ع)، حضرت محمد (ص)، بودا، کریشنا و غیره در آسمان به تصویر بکشند، که با هر طرز فکر و جهان بینی متقاعد شوند که منجیشان آمده است، پتانسیل نبرد بزرگ مذاهب بسیار بدیهی است. پیامهایی با فرکانس بسیار زیاد پایین (ELF)، فرکانس خیلى پایین (VLF)، فرکانس پایین (LF) و میکرو ویو پخش خواهد شد (همانطور که در حال حاضر هم پخش میشوند) که می تواند توسط مغز انسان دریافت شود. این تکنولوژی امروزه خیلی پیچیده است و خیلی افراد اعتقاد پیدا خواهند کرد که “خدا” و “منجی” هایشان درحال گفتگو با آنان هستند درحالیکه آن در واقع دست ماشینی انجمنهای برادری است.
درحال حاضر خیلی از اطلاعات “شبکه ای” از این منابع می آیند. پروژه Bluebeam ظهور و وقوع پدیده های فوق طبیعی از انواع وحشت آور برای عموم را نیز را در بر میگیرد و در میان وحشت و کشمکش، همچنین از طریق تصویر ۳ بعدی در آسمان، “منجی” خواهد آمد. (صفحه ۴۸۲ کتاب The Biggest Secret نوشته دیوید آیک).
از نشانه های ظهور حضرت ولی عصر (عج) صیحه آسمانی است که در قرآن و روایات به آن اشاره شده است. ندای آسمانی وجودش حتمی است اگر چه محتوای آن در روایات مختلف است اما آثار آن یکی است.
در آیات ۴۱ و ۴۲ سوره ق آمده:
وَاسْتَمِعْ یَوْمَ یُنَادِ الْمُنَادِ مِن مَّکَانٍ قَرِیبٍ
و روزى که منادى از جایى نزدیک ندا درمىدهد به گوش باش
یَوْمَ یَسْمَعُونَ الصَّیْحَةَ بِالْحَقِّ ذَلِکَ یَوْمُ الْخُرُوجِ
روزى که فریاد را به حق مىشنوند آن [روز] روز خروج است
«علی بن ابراهیم» در تفسیر این آیات از حضرت صادق علیه السلام روایت کرده که فرمود:
“منادی ندا میکند به اسم قائم علیه السلام واسم پدرش”
رسول اکرم صلّی الله علیه و آله می فرمایند:
“به هنگام خروج قائم (عج) منادی آسمان بانگ می زند: هان ای مردمان! خداوند مهلت ستمگران را پایان بخشید و بهترین امّت محمد صلّی الله علیه و آله را به پیشوایی و سرپرستی شما برگزید، خود را در مکّه به او برسانید”(کتاب الاختصاص: شیخ مفید* بحار الانوار: علّامه مجلسی، ج ۵۲: ص۳۰۴٫)
مدتی بعد از وقوع این صیحه ، صدایی از جانب شیطان شنیده میشود که در آن گفته میشود “ای مردم پروردگار شما از سرزمین خشکی از فلسطین آمده است. پس با او بیعت کنید تا هدایت شوید و مخالفت نکنید”. (الحسن ابن سلیمان حلی؛ مختصر بصائر الدرجات، نجف، منشورات مطبعه حیدریه، ۱۹۵۰م، چاپ اول، ص ۱۸۴(.
در این هنگام است که تردید کنندگان به شک میافتند که کدام ندا حق است و صحیح می باشد. از امام صادق علیه السلام سوال شد چه کسانی به ندای اول و چه کسانی به ندای دوم پاسخ میدهند؟ حضرت فرمودند: کسی آن را تصدیق می کند که از قبل به آن ایمان آورده باشد. سپس این آیه را تلاوت فرمودند:
أَفَمَنْ یَهْدی إِلَى الْحَقِّ أَحَقُّ أَنْ یُتَّبَعَ أَمَّنْ لا یَهِدِّی إِلاَّ أَنْ یُهْدى فَما لَکُمْ کَیْفَ تَحْکُمُون.
بگو آیا از شریکان شما کسى هست که به سوى حق رهبرى کند؟ بگو خداست که به سوى حق رهبرى مىکند پس آیا کسى که به سوى حق رهبرى مىکند سزاوارتر است مورد پیروى قرار گیرد یا کسى که راه نمىنماید مگر آنکه [خود] هدایت شود؟ شما را چه شده؟ چگونه داورى مىکنید؟
سوره یونس، آیه ۳۵
سپس فرمودند: صدای جبرئیل از آسمان و صدای ابلیس از زمین است. پس از صدای اول پیروی کنید و از صدای دوم دوری کنید که گول نخورید…
بعد از این است که دو جبهه حق و باطل علناً رو در رو در مقابل هم قرار گرفته و وعده پیروزی مستضعفان بر مستکبران محقق میگردد.
آیا شیطان و پیروانش با تکنولوژی های مورد استفاده در پروژه Bluebeam، صدای شیطانیشان را به گوش ما می رسانند؟
ارتش ایالات متحده قطعا تکنولوژی بشقاب پرنده های ضد جاذبه زمین را داراست. بدون تردید تعداد زیادی از مشاهدات یوفو در دسته بندی هواپیماهای دولت ایالات متحده قرار میگیرند. از توده مشاهدات فیلم گرفته میشود و توسط هزاران نفر مشاهده میشود، مثل Phoenix lights (اشیاء پرنده نورانی که در ۱۳ مارچ ۱۹۹۷ در آسمان برخی از ایلالتهای آمریکا مثل آریزونا و نوادا دیده شد) یا مشاهدات فرودگاه O’Hare شیکاگو (که در جریان آن ۱۲ نفر از کارمندان فرودگاه گزارش دادند که در حال مشاهده هواپیماهای بشقاب پرنده مانند هستند) که احتمالا تکنولوژی نظامی هواپیما یا نور هستند که در حال انجام یک عملیات روانی روی عموم هستند. برخی یوفوها به نظر میرسند هواپیماهای فیزیکی هستند، برخی دیگر بیشتر شبیه نورها یا تصاویر سه بعدی هستند و برخی دیگر بیشتر شبیه توهمات، رویاها یا برون فکنی هستند.
چیزی شبیه رویا در مورد مشاهدات یوفو، رویارویی با بیگانه ها، و مبادرت به آدم ربایی وجود دارد. چیزی که کاملا فیزیکی نیست، انگار کل آن در درون ذهن مشاهده کننده می گذرد…. عملکرد متحیر کننده یوفوها، مانورهای هجومی فیزیکی، دور زدن سریع ۹۰ یا ۱۸۰ درجه، ناگهانی پدیدار شدن و ناگهانی پنهان شدن، تغییر رنگ و شکل، ادغام شدن و تفکیک شدن. توضیح فرد در مورد اینکه آنها چگونه اینها را انجام میدهند ممکن است آن باشد که آنها به هیچ وجه نمیتوانند چنین کارهایی کنند…. من نمیگویم همه پدیدار شدنهای یوفو صرفا یک فریب و وهم و نوعی تصویر سازی ذهنی است، بلکه معتقدم خیلی از آنها اینگونه اند. و من معتقدم همه آنها برخی مولفه های عملیات روانی و گمراه کنند را دارا هستند. برخی از یوفوها در فیلم، ویدئو و یا رادار مشاهده میشوند. برخی از آنها توسط صدها نفر به یکباره دیده می شوند. و برخی به طور منصفانه ادله عینی متقاعد کننده از وجودشان باقی می گذارند. بنابراین ممکن است برخی جنبه های آشکارسازی فیزیکی نیز در این چیزها موجود باشد. ولی آیا تا به حال مطلع شدید که چرا و چگونه عکسها و ویدئوهای شاهدان عینی تیره و تار و نامعلومند؟ اگر تقریبا این هواپیماها وجود دارند، همگی در اینجا نیستند؟ اگر یوفوها واقعا وجود دارند، دلیل واضح کجاست ؟ عکسهای واضحی که جعل نشده باشند کجاست؟
(Jefferson Scott, “Are Aliens Demons?) (http://www.jeffersonscott.com/nonfiction/ufos.htm)
مولا علی علیه السلام فرموده اند:
…. ای مردم! اینک ما در آستانه تحقق وعده های داده شده، و نزدیکی طلوع آن چیزهایی که بر شما پوشیده و ابهام آمیز است، قرار داریم.
بدانید آن کس از ما (حضرت مهدی”عج”) که فتنه های آینده را دریابد، با چراغی روشنگر در آن گام می نهد، و بر همان سیره و روش پیامبر(ص) و امامان رفتار می کند تا گره ها را بگشاید، بردگان و ملت های اسیر را آزاد سازد، جمعیت های گمراه و ستمگر را پراکنده و حق جویان پراکنده را جمع آوری می کند. حضرت مهدی (عج) سالهای طولانی در پنهانی از مردم به سر میبرد، آن چنان که اثر شناسان، اثر قدمش را نمی شناسند، گرچه در یافتن اثر و نشانه ها تلاش فراوان کنند. سپس گروهی برای در هم کوبیدن فتنه ها آماده می گردند، و چونان شمشیر ها صیقل می خورند، دیده هاشان با قرآن روشنایی گیرد، و در گوش هاشان تفسیر قرآن طنین افکند، و در صبحگاحان و شامگاهان جامهای حکمت سر می کشند.
(خطبه ۱۵۰ نهج البلاغه)
نظرات شما عزیزان: